تجارت در بازار فارکس

اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال


اما زمانی که این سه یکدیگر را تأیید نمی کنند، توجه کردن به سیگنال تنها یکی از آنها می تواند حقیقتا گمراه کننده باشد. بهترین کار این است که وقتی سیگنال های متفاوتی از این سه اسیلاتور می گیریم وارد بازار نشویم. به مثال زیر دقت کنید.

معرفی اندیکاتور ایچیموکو به عنوان ابزاری هدفمند و کارآمد در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور ایچیموکو یکی از ابزار تکنیکال قدرتمند است که امروزه در بازارهای جهانی و بورس ایران مورد استفاده قرار می گیرد.

رازهای ایچیموکو

اسرار هر کدام از جزییات این اندیکاتور، امکان و قدرت بررسی و تحلیل بازار را به شما میدهد به طوری که معامله گران بر این باورند که به عنوان کاملترین اندیکاتور میتواند در نظر گرفته شود.

این اندیکاتور با تحلیل گذشته معاملات در جندین بازه زمانی قادر به پیش بینی روند حال و آینده بازار است.

اندیکاتورهای توانمندهای چندگانه ی ایچیموکو

اندیکاتور ایجیموکو و 5 اندیکاتور مستتر در آن باعت شده که این اندیکاتور قدرت تحلیل بالایی برای معامله گران با ریسک کم ایجاد نماید.
اندیکاتور ایچیموکو و به واسطه داشتن ابزارهای زیاد که هر کدام وظیفه ای متفاوت دارد ولی در همان حال هر کدام می تواند تایید کننده دیگری باشد.

این قدرت عملکرد و مانور بازار به معامله گر اطمینان خاطر نسبت به تحلیل و بررسی انواع بازار ها داده میشود. دلیل کامل بودن این اندیکاتور و رازآلود بودن آن در این است که علاوه بر داشتن ابزار مختص به خود، هم زمان می توان از همین ابزار و بدون استفاده از نمودار قیمت و ابزار دیگری مواردی شامل: ترند حرکت نمودار، سطوح حمایت و مقاومت دینامیک و استاتیک، حد سود و ضرر، اهداف رشد قیمت و چندین پارامتر دیگر را شناسایی نمود.

در حال حاضر در بازارهای جهانی، معامله گران این ابزار را قبول داشته و به جرات می توان گفت که جزو اندیکاتورهای برتر می باشد و در دنیای معامله گری آموزش صحیح و مطابق با استاندار جهانی این اندیکاتور در 4 دوره مچزا: مقدماتی،کاربردی،پیشرفته و نوسان گیری در حال انجام است.

کلیات ایچیموکو

اندیکاتور ایچیموکو دارای 5 المان اصلی می باشد که هر کدام در یک دوره زمانی خاص خود و براساس قیمت تنظیم می شوند، در خصوص زمان های تنظیم المان های ایچیموکو تفسیرهای مختلفی از مولفین مختلف وجود دارد که راز جادویی بودن آن در تفسیر این اعداد می باشد.

ذهن بورسی در نظر دارد علاوه بر آموزش مشخصات کلی و جزیی معمول آن به معامله گران، موارد مستتر در آن که امکان دستیابی به روش های حرفه ای معامله گری در انواع بازارها می باشد، را میسر سازد.

نقش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور چیست و چه نقشی در تحلیل تکنیکال ایفا می کند؟

اندیکاتورها یکی از مهم ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال هستند، عبارتند از مجموعه فرمول ها، ابزارها و روابط ریاضی که به تحلیل گر کمک می کند تا جهت و روند بازار را بهتر تشخیص دهد.

شناسایی روند قیمت سهام (صعودی یا نزولی) یکی از مهم ترین مواردی است که باید توسط تحلیل گر مورد بررسی قرار گیرد.

همچنین اندیکاتورها یک ابزار کمکی هستند که سرمایه گذار دقیق تر نقاط ورود و خروج از سهم را تشخیص دهد.

تحلیل تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها باعث می شوند که معاملات از حالت هیجانی و احساسات کاذب فاصله بگیرد و خرید و فروش های منطقی تر و درست تری اتفاق بیفتد.

هر چقدر که ورود به سهم و خروج از آن بر مبنای منطق و تحلیل باشد، احتمال کسب سود بالاتر می رود و معاملات صحیح تری انجام می شود.

اندیکاتورها

انواع اندیکاتورها و نحوه عملکرد آن ها

اندیکاتورها انواع مختلفی دارند، تشخیص نوع اندیکاتور از اولین اقداماتی است که تحلیل گر با آن مواجه می شود.

اندیکاتورهای دنبال کننده ی روند یا به عبارت دیگر اندیکاتورهای روند نما:

این دسته از اندیکاتورها که در زبان انگلیسی به آن ها Follower trend گفته می شود، از روندی که در حال طی شدن است حمایت می کنند.

این اندیکاتور روند قیمتی را نشان می دهد و می توان تشخیص داد که روند صعودی است یا نزولی است.

اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیلاتورها

این دسته از اندیکاتورها در زبان لاتین آن ها را به نام Oscillator ها می شناسند. این دسته اندیکاتورها واگرایی ها را به تحلیل گر نشان می دهند.

به این معنا که توسط این اندیکاتورها می توان دریافت که روند صعودی یا نزولی تا چه زمانی ادامه پیدا می کند و به دنبال آن سرمایه گذار کاملا آگاهانه به یک سهم ورود می کند و یا از آن خارج می شود.

به طور مثال اگر یک سهم روند صعودی دارد، توسط این اندیکاتورها تشخیص داده می شود که روند صعودی چه مدت زمانی طول می کشد و از چه زمانی به بعد سهم روند نزولی را آغاز می کند که آن نقطه نقطه خروج از سهم و یا فروش سهم است.

اندیکاتورهای حجمی

این اندیکاتورها که به آن ها volume نیز گفته می شود، حجم معاملات را به ما نشان می دهند.

به این معنا که توسط این اندیکاتورها می توانیم از حجم معاملات یک نماد آگاه شویم و ببینیم که امروز چه معاملاتی روی این نماد صورت گرفته است.

همچنین توسط این اندیکاتور تحلیل گر می تواند بررسی کند که حجم معاملات نسبت به روز گذشته افزایش یافته است یا کاهش.

اندیکاتورها بیل ویلیام

اندیکاتور بیل ویلیام که شخصی به همین اسم خالق آن بوده است و دارای استراتژی های خاصی است. معمولا در سطوح معمولی تحلیل های تکنیکال از این اندیکاتور استفاده نمی شود.

تفاوت تحلیل گر تکنیکال با تحلیل گر فاندامنتال یا بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی و تکنیکال دو تحلیل هستند که در بازار سرمایه چه داخلی و چه خارجی مورد استفاده قرار می گیرند و می توان گفت که تا حدودی قواعد و قوانین مشابهی بر تمامی بازارهای سرمایه در جهان حاکم است.

تحلیل گر تکنیکال با نمودارها و اعداد و ارقام سر و کار دارد و تغییرات قیمتی، روند رشد یا نزول آن ها تنها اطلاعاتی است که یک تحلیل گر تکنیکال با آن ها مواجه می شود.

این که به دلیل انتشار چه خبر یا گزارشی این تغییرات قیمتی صورت گرفته است اهمیتی ندارد و آن چه که در این تحلیل اهمیت دارد تشخیص روند تغییرات قیمتی است که برای این شناسایی آن ها از اندیکاتور استفاده می شود.

نکته قابل توجه این است که انتشار هر خبر یا گزارشات و صورت حساب های مالی از هر نماد روی نمودار قیمت ها تاثیر خواهد گذاشت.

به همین دلیل است که تحلیل تکنیکال در اولویت و در صدر تحلیل ها قرار دارد چرا که تحلیل های دیگر را در خود پوشش می دهد و تحلیل بنیادی در درجه دوم قرار دارد.

تحلیل فاندامنتال با ذکر یک مثال

تحلیل فاندامنتال بر اساس اخبارها و گزارشات منتشر شده از یک سهم شکل می گیرد.

رویدادهایی که در بازار سرمایه رخ می دهد، یا گزارشاتی که یک شرکت مبنی بر افزایش سرمایه در سامانه کدال منتشر می کنند و مواردی از این دست ابزارهایی هستند که به تحلیل گر بنیادی یا فاندامنتال کمک می کند.

به طور مثال در طی یک خبر اعلام می شود که قیمت نفت جهانی افزایش می یابد، به دنبال این افزایش قیمت در کشور ایران شرکت ها و سازمان های مربوطه که با نفت و سر و کار دارند به افزایش قیمت محصولاتشان مواجه می شوند.

ارزش سهام سازمان هایی مانند شرکت های پتروشیمی و پالایشگاه ها به دنبال این خبر افزایش می یابد. این یک نمونه مثال از تحلیل فاندامنتال است که تحلیل گر پس از انتشار این خبر در یک یا چند نماد نفتی و پالایشگاهی ورود می کند.

نکته قابل توجه این است که تحلیل تکنیکال به خودی خود می تواند کامل، بدون نقص و با دردسر کمتری در مقایسه با تحلیل بنیادی باشد.

یک تحلیل گر بنیادی به دلیل آن که لازم است تمام صورت حساب های مالی و گزارشات بسیاری مطالعه کند و اگر بر تحلیل تکنیکال آگاهی نداشته باشد سخت تر می تواند یک تحلیل صحیح انجام دهد.

در حالی که تحلیل گران تکنیکال بدون نیاز به مهارت خاصی در صورت لزوم می توانند تحلیل بنیادی را در راستای کار خود قرار دهند.

در حالت کلی توصیه می شود که برای ورود به بازار سرمایه یادگیری و آموزش تحلیل تکنکیال در اولویت قرار بگیرد چرا که این تحلیل می تواند سایر تحلیل های دیگر را نیز پوشش دهد.

نرم افزارهای به کار رفته در تحلیل تکنیکال

نرم افزارهای بسیار زیادی برای تحلیل تکنیکال به وجود آمده اند و هر کدام از آن ها مزیت ها و نقاط قوتی دارند که آن را از سایر نرم افزارها متمایز می سازد.

با این وجود کاربردی ترین نرم افزار در زمینه تحلیل تکنیکال نرم افزار مفید تریدر است که تمام اطلاعاتی را که تحلیل گر نیاز دارد، در اختیار او قرار می دهد.

چارت های قیمتی هر سهم، تاریخچه سهام، انواع الگوهای تحلیلی، اندیکاتورها و اوسیلاتورهای مربوط به تحلیل تکنیکال و … همگی در نرم افزارهای مختلف تریدر من جمله مفید ترید و متا ترید وجود دارند.

درس نهم تحلیل تکنیکال : اندیکاتورهای پیشرو و پسرو

در درس گذشته به شما اندیکاتورهای مختلف و کاربرد آنها را توضیح دادیم. در این درس قصد داریم نقاط ضعف وقوت هریک از این ابزارها را توضیح دهیم تا به خوبی بتوانید در مواقع مختلف تصمیم بگیرید که کدام ابزار به کارتان می آید و به کدام یک نیازی ندارید.

اندیکاتورهای پیشرو و پسرو

در درس گذشته به شما اندیکاتورهای مختلف و کاربرد آنها را توضیح دادیم. در این درس قصد داریم نقاط ضعف وقوت هریک از این ابزارها را توضیح دهیم تا به خوبی بتوانید در مواقع مختلف تصمیم بگیرید که کدام ابزار به کارتان می آید و به کدام یک نیازی ندارید.

ابتدا نیاز است که شما مفهوم اسیلاتور ( oscillator ) ها را بدانید. اسیلاتورها یا نوسان نماها بر خلاف اندیکاتورها یا نشانه گر ها علاوه بر بازارهایی که در حال روند اند در بازار های خنثی و بدون روند نیز کاربرد دارند و می توانند نقاط خرید هیجانی و فروش هیجانی را نیز مشخص کنند.

ابتدا مفهوم اسیلاتورهای پیشرو( leading ) و پسرو( lagging ) را توضیح می دهیم.

یک اندیکاتور پیشرو قبل از شروع یک روند جدید و یا تغییر روند اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال سیگنال می دهد. و یک اسیلاتور پسرو بعد از اینکه روند شروع شود به شما سیگنال می دهد.

ممکن است با خود فکر کنید که با کمک اسیلاتورهای پیشرو و گرفتن روند قبل از شروع آن به سادگی پولدار خواهید شد. این تفکر شما کاملا درست است اما اگر این اسیلاتورها همیشه سیگنال درست می دادند ! اسیلاتورهای پیشرو به خاطر سیگنال های ساختگی و اشتباهی که عموما به ما میدهند بدنام هستند و ممکن است ما را به اشتباه اندازند.

در مقابل اسیلاتورهای پسرو زمانی که به طور واضح یک روند شکل گرفت سیگنال می دهند که ممکن است باعث شوند بخشی از روند را از دست دهیم اما در عوض سیگنال ساختگی نخواهند داد.

مطمئن ترین روش این است که زمانی که هر دو سری این اسیلاتورها سیگنال دادند و یکدیگر را تأیید کردند از آنها استفاده شود.

اسیلاتورهای پیشرو ( leading indicators )

در درس های قبل در مورد نحوه ی استفاده از اسیلاتورهای RSI و stochastic و parabolic SAR را برایتان توضیح دادیم. حال می خواهیم نحوه ی استفاده از ترکیب این سه اسیلاتور را توضیح دهیم. این سه اسیلاتور زمانی که یکدیگر را تأیید کنند می توانیم اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال به عنوان سیگنال قابل اعتماد از آن استفاده کنیم. به شکل زیر دقت کنید که چطور زمانی که این سه اسیلاتور یکدیگر را تأیید میکنند. سیگنالهای درست و قابل اعتمادی ایجاد می کنند.


اما زمانی که این سه یکدیگر را تأیید اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال نمی کنند، توجه کردن به سیگنال تنها یکی از آنها می تواند حقیقتا گمراه کننده باشد. بهترین کار این است که وقتی اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال سیگنال های متفاوتی از این سه اسیلاتور می گیریم وارد بازار نشویم. به مثال زیر دقت کنید.

در نمودار بالا کاملا مشخص است که زمانی که این سه اسیلاتور یکدیگر را تأیید نمی کنند سیگنالهای گمراه کننده و غلط میدهند.

هریک از اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال این اسیلاتورها روش محاسباتی مخصوص به خود را دارند به همین علت ممکن است گاهی یکدیگر را تأیید نکنند.

اسیلاتورهای پسرو ( lagging indicator یا momentum indicator )

این اسیلاتورها که شامل MACD و میانگین متحرک ها Moving average ها هستند روند را بعد از شکل گیری شناسایی می کنند و با هزینه ی تأخیر در ورود به بازار همراه اند. اما نقطه ی مثبت آنها این است که احتمال خطا در آنها بسیار اندک است.

در شکل بالا میانگین متحرک نمایی ( EMA ) 10 روزه با رنگ آبی و میانگین متحرک نمایی 20 روزه با رنگ قرمز و ( MACD ) در زیر نمودار مشخص است.

مشاهده می کنید که چطور این دو اسیلاتور با کمک یکدیگر روندهای قوی صعودی و نزولی را مشخص می کنند.

اما گاهی این دو اسیلاتور سیگنال های همسان نمی دهند. به عنوان مثال به شکل زیر دقت کنید.

MACD سیگنال خرید می دهد و میانگین متحرک سیگنال نمی دهد و مشاهده می کنید که روند مشخصی شکل نمی گیرد و ممکن است حتی گاهی روند مخالف سیگنال دریافت شده اتفاق افتد. این گونه نا همسانی ها را ( Fakeout ) می نامیم که به معنای غلط و گمراه کننده است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین تماشا کنید
نزدیک
برو به دکمه بالا